1کریستینا لوگن

 Kristina Lugn

ترجمه رباب محب
 

1

واقعاً این خیار به چه کار می آید؟
و بگو تو این روزها اصلاً کجایی؟
فکر می کردم در زیر زمین
اثری از تو در کنار قوطی مربا ی تمشک دیدم
همین چند لحظه پیش
اما وقتی دستت را گرفتم
بوسیدم
دیدم
.لب هایم ذغالِ سوخته شدند 
به فکر اقامت در شهری دانشگاهی ام
بلکه آنجا بتوانم آشنا شوم
با مردمی دیگر
در مکان های دیگری غیر از رختشویخانه
بلکه آنجا از مردی آبستن شوم که
.عاشقِ ساختمان مُرده ی جمله های توی تنم شود
 

2

آنقدَر ملافه ها را شُستم
تا عطر سیب گرفتند
.دوچرخه هایمان درزیر زمین سر جایشان بودند
پیراهنی آویختم
و خودم را در آن تکاندم
.تا حدودی مانند یک نغمه پرداز
و خشم بر آبهای دریاچه ام خوابید
و آپارتمانم مهربانانه لنگر بست
.به حباب خصوصی 
آنجا هواپیمایی افتاد
و چشمها ی مسافران ستارههایی بودند
که عزای زیبایی شان را نگرفتند
توده ای از زیباترین ها از اتاق گذشت
با گامهای زیبا
من تا تَهِ خودم
.پیاده رفتم 
و آن بالا روی علفها
گاوها مهربانانه پرسه زدند
و گاوها پرسه زدند
.مهربانانه در مرتع
آنگاه آژیر خطر به صدا درآمد
و آب خانهی از یادرفته
.قطع شد
گویی من نُتی بودم
گویی تو در فکر بودی
به من زنگی بزنی
وقتی میخ های کفش های آشفته ام ناگهان
بدل شدند به دم پاییهای صورتی
.با گوشهای خرگوشی 
دورها
خیلی دورتر از خانه
کسی هست که قلباً
.عاشق من ست 
و این اصلاً خوب نیست
که من مُدام شوخی می کنم
.اما اینطور افسرده ام
و همسران حتماً می رقصند
چراکه آنها ریتمیک هستند
و جراحی کردهاند
و همیشه جوان می مانند
چرا که می رقصند
ریتمیک هستند
و جراحی کرده اند
 

 

 

1

کریستینا لوگن شاعر و نویسنده ی سوئد ی در چهاردهم نوامبر ۱۹۴۸ متولد شد. او عضو آکادمی سوئد است. کریستینا لوگن
علاوه بر شعر دستی در نمایشنامه نویسی دارد. او با انتشار نمایشنامه های"عمه گل"،" دختران ایده آل"و" جواهر دزدیده شده"ه
نشان داده است که نویسنده ای تواناست. ژان آرنالد ؛ منتقد سوئدی معتقد است لوگن در شرح تفسیر رئالیسم روزمره 
شیوه ی خاص خود را دارد. او خاطرات و تجارب کودکی را با ابزوردیسم و اگزیستانسیالیسم درهم می آمیزد و بدین ترتیب
لوگن  گونه ای (اتوبیوگرافی )خودنوشت ویژه خلق می کند که در نوع خود بی نظیر است. آرنالد درباره ی شعر لوگن می گوید
ف"فقط و فقط به عکسبرداری از واقعیت ها نمی پردازد، بلکه او واقعیت ها را در آغوش می کشد. او بر روی زندگی و واقعیت های
پیرامونش دریچه های تازه می گشاید. لوگن، با طنزی بی نظیر به واقعیت های دور وبرَش شکل و جسمیّت می بخشد و گاه خنده خفیفی 

بر لبان خواننده می نشاند."ی